پيامك به مناسب ميلاد امام علي عليه السّلام

عيد کمال دين .سالروز اتمام نعمت وهنگامه اعلان وصايت و ولايت امير المومنين عليه السلام بر شيعيان وپيروان ولايت خجسته باد


خورشيد چراغکي ز رخسار عليست / مه نقطه کوچکي ز پرگار عليست
هرکس که فرستد به محمد صلوات / همسايه ديوار به ديوار عليست
عيد غدير مبارک


خدايا به حق شاه مردان / مرا محتاج نامردان مگردان

فرا رسيدن عيد غديرخم بر عاشقان آن حضرت مبارک

علي در عرش بالا بي نظير است
علي بر عالم و آدم امير است
به عشق نام مولايم نوشتم
چه عيدي بهتر از عيد غدير است؟

آنان كه علي خداي خود پندارند / كفرش به كنار عجب خدايي دارند
چون نامه ي اعمال مرا پيچيدند

بردند به ميزان عمل سنجيدند
بيش از همه کس گناه ما بود ولي
آن را به محبت علي بخشيدند
عيدتان مبارک

نه فقط بنده به ذات ازلي مي نازد
ناشر حكم ولايت به ولي مي نازد
گر بنازد به علي شيعه ندارد عجبي
عجب اينجاست خدا هم به علي مي نازد

قرآن به جز از وصف علي آيه ندارد
ايمان به جز از حب علي پايه ندارد
گفتم بروم سايه لطفش بنشينم
گفتا كه علي نور بود سايه ندارد
عيد غدير مبارک

شبي در محفلي ذکر علي بود

شنيدم عارفي فرزانه فرمود
اگر آتش به زير پوست داري
نسوزي گر علي را دوست داري
خورشيد شکفته در غدير است علي
باران بهار در کوير است علي
بر مسند عاشقي شهي بي همتاست
بر ملک محمدي امير است علي


روز مـحـشــر پـرسـيـد ز مـن رب جـلــــــــي
گفت تو غـرق گنـاهي؟ گفتمش يـا رب بلي
گفت پس آتش نميـگيرد چـرا جـسم و تنـت
گفتمش چون حـك نمودم روي قلبم يا علي



حديث روز


پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه ‌و‌آله فرمودند:


1. الحَقُّ مَعَ عَلِيٍّ وعَلِيٌّ مَعَ الْحَقِّ لا یَفْتَرِقانِ حَتّی یَرِدا عَلَیَّ الْحَوْضَ.

حقّ با علی و علی با حقّ است؛ این دو از هم جدا نمی‌شوند تا (در روز قیامت) در کنار حوض

(کوثر) بر من وارد شوند.

..................................................................................

  2.  يَوْمُ غَديرِِ خُمٍّ أفْضَلُ أعْيادِ أمَّتي.

  روز غدير خم برترین عید امّت من است.

..................................................................................


 3. إنّ هذا أخي و وَصیّي و خَلیفَتي فیکُم، فاسمَعوا لَه و أطِیعوا.

 همانا این (علی)، برادر و وصی و جانشین من در میان شماست، فرمانش را بشنوید و اطاعتش کنید.







معرفي چند كتاب مفيد


"كتابهاي موجود از امام علي عليه السّلام"


شعر وغزل

"شعر در مدح علي عليه السّلام"

من آمده ام به کوی علی
که سر فکنم به پای علی
گداخته ام ا زجفای همه  گریخته دل گداخته جان
به روز و شب دوان دوان روان به در علی
روان به صفای علی
علی مبتدای همه علی منتهای همه
خداست مبتدای علی
بریده نفس گسسته سخن
شکسته جان شکسته تن
صفای علی صفلی نبی
رضای علی رضای نبی
علی مرتضی نبی
نبی مصطفی علی
کجاست های وهوی علی
علیست هوی و های همه
زهستی خویش رسته شدم
به گوش و تنم رسته شدم
من آمده ام به کوی علی که سر فکنم به پای علی


شرح مختصري از زندگاني امام علي عليه السّلام


كعبه؛ زادگاه علي عليه السلام:
حضرت علي(عليه‌السلام) در صبح جمعه روز سيزدهم رجب، ده سال قبل از بعثت در مكه در درون خانه كعبه متولد شد، و اين از افتخارات و امتيازات بي‌نظير زندگي علي(عليه‌ السلام) است كه در مقدس‌ترين مكان يعني كعبه تولد يافت، و اين مطلب از نظر تاريخي و روايات شيعه و سني، قطعي است، و علامه اميني در كتاب ارزشمند الغدير، جلد ششم، اين موضوع را از شانزده كتاب اهل تسنن نقل كرده است.

آري! زادگاه حضرت علي(عليه‌السلام) مكاني است كه طوافگاه پيامبران، و كانون توحيد و خداپرستي، و مورد

احترام همه اديان و قبايل بود، بنابراين او خانه‌زاد خدا است و مولود مقدس‌ترين مكان و باصفاترين و مهم‌ترين

ماه‌ها، ماه رحب، و بهترين ساعت و روز، صبح جمعه مي‌باشد.

ابن صباغ مالكي كه از دانشمندان معروف اهل تسنن است در اين باره مي‌نويسد: «فرزند پاك، از نسل پاك، در

جاي پاك به دنيا آمد،‌چنين شكوهي از چه كسي ديده شده است؟! شريف‌ترين مكان حرم، مسجدالحرام است،

شريف‌ترين مكان مسجد، كعبه است، هيچ كس جز علي(عليه‌السلام) در كعبه ديده به جهان نگشود، بنابراين

كودك كعبه، داراي شريف‌ترين مقام‌ها است،‌مولودي كه در بهترين روزها (جمعه) در ماه صلح و صفا(رجب) در خانه

خدا، جز امير مؤمنان علي(عليه‌السلام) كيست؟»

چگونگي ولادت علي(عليه‌السلام) در كعبه چنين بود: مادرش فاطمه(عليهاالسلام) همواره كنار كعبه مي‌آمد و به

راز و نياز و طواف كعبه مي‌پرداخت، تا اينكه روزي ديدند اين سيده دودمان هاشم با حالتي ملكوتي در كنار كعبه،

دست به دامن خدا شده و عرض مي‌كند: «پروردگارا! من به تو و به پيامبران و آنچه از جانب تو آورده‌اند ايمان دارم،

من سخن جدم ابراهيم خليل(عليه‌السلام) را تصديق مي‌كنم، او بناي كعبه را ساخت. پروردگارا! به حق آن كس

كه اين خانه را ساخت و به حق اين مولودي كه در رحم دارم، وضع حمل مرا آسان گردان.»

در همين لحظه، ديوار كعبه شكافته شد، فاطمه(عليهاالسلام) به درون كعبه وارد شد، آن ديوار مانند اول به هم

پيوست، حاضران حيران و شگفت زده شدند، شب و روز سخن از اين حادثه عجيب در زبان‌ها بود، نه كليد، در خانه

را مي‌گشود و نه كلنگ در ساختمان كعبه اثر مي‌كرد،همه دريافتند كه اين حادثه امر الهي است، پس از سه روز

فاطمه(عليهاالسلام) از خانه كعبه بيرون آمد، ديدند كودكي نوراني در آغوش دارد، از او چندين پرسش نمودند، او

در پاسخ گفت: «هنگامي كه وارد خانه كعبه شدم، از ميوه‌هاي بهشتي كه در آنجا بود خوردم، و چون خواستم از

خانه خدا بيرون آيم، از منادي غيبي شنيدم كه گفت: «اي فاطمه! نام فرزندت را «علي» بگذار و خداوند علي اعلا،

مي‌فرمايد: «من نام او را از نام خود گرفته‌ام.»


بسياري از دانشمندان اهل تسنن، روايات ولادت علي(عليه‌السلام) در كعبه را «متواتر» دانسته‌اند، يعني به قدري

در اين مورد، روايت زياد نقل شده كه انسان يقين به صحت آن پيدا مي‌كند.


خاندان علي(عليه‌السلام)

حضرت علي(عليه‌السلام) هم از ناحيه پدر و هم از ناحيه مادر، از خاندان بني‌هاشم است، و سلسله پدران او

عبدالمطلب به بالا، همان اجداد پيامبر(صلي الله عليه و آله) هستند. سلسله نسب او تا هاشم به اين ترتيب

است: «علي پسر ابوطالب، پسر عبدالمطلب، پسر هاشم.» . سلسله نسب مادر او به اين ترتيب است: «فاطمه

دختر اسد پسر هاشم»‌‌، بنابراين ابوطالب با دختر عموي خود ازدواج نموده است. بر همين اساس، حضرت

علي(عليه‌السلام) هم از ناحيه پدر و هم از ناحيه مادر، به هاشم (جد دوم پيامبر صلي الله عليه و آله) مي‌رسد.

پدر علي(عليه‌السلام) عموي پيامبر(صلي الله عليه و آله) بود، و مادر آن حضرت، دختر عموي پدر پيامبر(صلي الله

عليه و آله) بود.


روايات متعددي از پيامبر(صلي الله عليه و آله) نقل شده كه فرمود: «من و علي(عليه السلام) قبل از خلقت

آدم(عليه‌السلام)، از يك نور بوديم،‌خداوند آن را در صلب حضرت آدم(عليه‌السلام) قرار داد، سپس آن نور، نسل به

نسل در صلب‌ها و رحم‌هاي پاك انتقال يافت، تا اينكه در صلب عبدالمطلب قرار گرفت، و از آنجا دو نيمه شد، نيمي

در صلب عبدالله قرار گرفت كه من از آن به وجود آمدم و نيمي ديگر در صلب ابوطالب قرار گرفت، و علي(عليه

السلام) وصي من به وجود آمد.»

شعر وغزل


آقا امام هادي(ع)
توماه نورالوری آقا امام هادي * اي آفتاب ثـــري آقا امام هادي
پا ره قلب زهـر ا آقا امام هادي * نوردل حيدر و فرزند مصطفائی
بروزوشب زغـبرا (1) آقا امام هادی * ازكين عباسيان درباربرتو شـوريد
دشمن ميان ســرا آقا امام هادي * دردل شب خدارادرذكرورازبودي
راس برهنـه چرا آقا امام هادي؟ * بردند ترااسارت بادست بسته وبا
برد شبانه تــرا آقا امام هادي * دشمن ببزم شراب ازفرط بیحیائی
فردی ترانه سـرا آقا امام هادي * روزی اهانت کندبرتودرآخرزمان
برسرنهـد كتيـرا آقا امام هادي * ازاینهمه خیانت دشمن زشـادماني
درخانه وبصحـرا (2) آقاامام هادي * معتززجورش نمودمسمـوم سم جفا
غريب در سامــرا آقا امام هادي * باب امام عسكر دردل لشكري تو
زين واقعه ی كبـري آقاامام هادي * تسليت عالمي برقلب پاك مهدی
بنما هدایت مــرا آقا امام هادي * هادی امت توئی یاهادی المضلین
 

كتابهاي موجود از امام هادي عليه السّلام

  • معرفي چند كتاب مفيد:




پيامك به مناسب ميلاد امام هادي عليه السّلام

"پيامك به مناسبت ميلاد امام هادي"


امشب ای دل، مرا شب شادی است

در کف ما برات آزادی است

باب رحمت ز هر طرف شد باز

شب میلاد حضرت هادی(ع) است


پيامك(اس ام اس) ولادت امام هادي(ع)

ز سوی عرش رحمن، نوید شادی آمد

بشارت ای محبان، امام هادی آمد

کجایی یابن زهرا بده عیدی مارا

که روح عشق و ایمان امام هادی آمد

...............................................

ای نور خدا امام هادی

وی مکتب عشق را منادی

ای در کف تو لوای قرآن

وی مجری آیه های قرآن

در اوج طلوع روشنائی

آیینه ی پاک حق نمائی

............................................

ولادت دهمین گلبرگ آسمانی، آیینه‏ ی عصمت، هادی امّت، ولایت،

ناخدای کشتی هدایت، حضرت امام هادی (ع) بر پیروان ولایت خجسته باد. 


پيامك(اس ام اس) ولادت امام هادي(ع)

ادامه نوشته

حديث روز


حديثي از امام هادي عليه السّلام درباره علما ودانشمندان :


یَاْتى عَلماءُ شیعَتِنا الْقَوّامُونَ بِضُعَفاءِ مُحِبّینا وَ أهْلِ وِلایَتِنا یَوْمَ الْقِیامَةِ، وَالاْنْوارُ تَسْطَعُ مِنْ تیجانِهِمْ

علماء و دانشمندانى كه به فریاد دوستان و پیروان ما برسند و از آن ها رفع مشكل نمایند،

روز قیامت درحالى محشور مى شوند كه تاج درخشانى بر سر دارند و نور از آن ها مى درخشد

.

بحارالأنوار: ج 2، ص 6، ضمن ح 13

ارزش علم ودانش درقرآن كريم


ارزش علم و دانش در قرآن:

يكي از ارزش‌هاي اسلامي در قرآن، «علم و دانش» است.


«...هَلْ يَسْتَوِي الَّذِينَ يَعْلَمُونَ وَ الَّذِينَ لا يَعْلَمُونَ...»1 «آيا دانايان و نادانان با هم برابرند؟».

آيا كساني كه در تحصيل فضايل و آگاهي‌هاي مفيد و مؤثر در كمال خويش گام بر مي‌دارند، با گروهي

كه از حيات جز خواب و خوراك و... چيزي نمي‌دانند برابرند؟


شكي نيست كه برتري و ارجحيت، از آن كساني است كه در راه تحصيل علم گام بر مي‌دارند، و

ساعت‌هايي را به تعليم و تعلم سپري مي‌سازند و از ديار جهالت و لو چند قدم در شبانه روز به

سوي عالم علم و نور،‌ هجرت مي‌كنند.


در دين مقدس اسلام و سيره عملي پيامبر و اهل بيت عليهم السلام همواره بر تكريم علما و

دانشمندان دين تأكيد شده است. چنانكه امام موسي كاظم ـ عليه السّلام ـ فرمود:

«عَظِّمِ الْعالِم لِعِلمِهِ وَدَعْ مُنازَعَتَهُ2؛ عالم را به جهت علمش تعظيم و احترام كن و با او منازعه منما.»

امام علي ـ عليه السّلام ـ فرمود: «مَنْ وَقَّرَ عالِماً فَقَدْ وَقَّرَ رَبَّهُ3؛ كسي كه به عالمي احترام نمايد،

به خدا احترام نموده است.»


پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ فرمود: «اَكْرِمُوا الْعُلَماءَ فَاِنَّهُمْ وَرَثَةُ الْأَنْبِياءِ فَمَنْ أَكْرَمَهُمْ فَقَدْ اَكْرَمَ اللهَ وَرَسُولَهُ4؛

دانشمندان را گرامي داريد كه آنها وارثان پيامبرانند و هر كه آنان را احترام نمايد، خدا و رسولش را احترام نموده

است.»

ادامه نوشته

شرح مختصري از زندگاني امام هادي عليه السّلام

امام هادي را بهتر بشناسيم


امام دهم، حضرت على بن محمد الهادى- عليهماالسلام- بنا به قول مشهور در تاريخ پانزدهم ذيحجه

سال 212 هجرى در حوالى مدينه متولد شدند .

بعضى ولادت آن حضرت را دوم و بعضى پنجم ماه رجب دانسته اند .


مادر گرامى آن حضرت، "سمانه مغربيه" نام داشت كه از زنان فاضله عصر خود بود و بسيار روزه

مستحبى مى گرفت .

امام هادى در وصف مادر گرامى خويش فرمودند: "مادرم آشنا به حق من و از اهل بهشت است .


شيطان به او نزديك نمى شود و آزار ستمگران به او نمى رسد و خداوند حافظ او است.

" نام امام دهم ،"على" و كنيه آن حضرت "ابوالحسن ثالث" است ("ابوالحسن ماضى" نيز گفته شده است) .


مشهورترين القاب ايشان "هادى" و "نقى" است .

از آنجا كه ايشان و فرزندشان امام حسن عسكرى- عليهما السلام- در محله اى از سامرا به

نام "عسكر" (يعنى لشكر و سپاه) سكونت داشتند (و در حقيقت تحت نظر بودند)، به آن دو بزرگوار

لقب "عسكرى" نيز داده بودند .

بنا به برخى نقلها، جمعى نزد متوكل،(دهمين و سفاكترين خليفه عباسى) بدگويى كردند و گفتند

كه آن حضرت در منزل خود، اسلحه زيادى مخفى نموده و قصد قيام دارد و از شيعيانش در قم نيز

نامه هاى فراوانى دريافت مى كند .


به منظور تحقيق درباره اين مسأله، گروهى به دستور متوكل شبانه به خانه حضرت هجوم آوردند و

خانه را بازرسى كردند، ولى سلاح و نامه اى نيافتند و مشاهده كردند كه آن حضرت در حالى كه

جامه پشمين بر تن دارد و روى زمينى كه پوشيده از شن ريز و ريگ است، نشسته و مشغول تلاوت قرآن است .


ايشان را با همان حالت نزد متوكل بردند .

او در مجلس شراب بود كه امام بر وى وارد شدند .


متوكل با گستاخى تمام از امام تقاضاى شرب خمر كرد .

آن حضرت فرمودند: "به خدا قسم هرگز شراب داخل گوشت و خون من نشده است،

اين تقاضا را از من نكن!" متوكل عرض كرد: "پس براى ما شعر بخوانيد!" امام هادى (ع)

فرمودند: " براى من شعر زيادى نقل نشده است .


" و بدين وسيله، خواستند تقاضاى او را رد كنند، ولى با اصرار وى مواجه شدند و سرانجام اشعارى

عبرت آموز و مشتمل بر پند و اندرز خواندند كه محفل عيش و نوش را به مجلس گريه تبديل كرد .

ترجمه اشعار چنين است: "ستمگران و گردنكشان بر قله كوهها منزل گزيدند تا در امان باشند،

ولى قله كوهها براى آنان سودى نداشت و پس از آن عزت و شوكت، از آن كوهها و پناهگاهاى

مرتفع به پايين كشيده شدند و در گورها جاى گرفتند .


چه بد منزلگاهى است آن حفره ها كه در آن قرار گرفتند! پس از دفن شدن آنها، مناديى با فرياد بلند ندا داد:

كجاست آن دست بندهاى زينتى و آن تاجها و لباسهاى فاخر؟ كجا هستند آن صورتهايى كه در ناز و نعمت مى

زيستند و در مقابل آنها پرده هاى نازك مى آويختند؟ قبور آنان بروشنى پاسخ اين سؤالات را آشكار كرد: اكنون

كرمها بر آن صورتها مى لولند .


مدت زمان مديدى بود كه مى خوردند و مى نوشيدند و امروز پس از آن خوردنهاى بسيار، خودشان خوراك كرمها

شده اند .


" متوكل و حاضرين بشدت گريستند .

مجلس شراب بهم خورد و امام هادى (ع) را با احترام به منزل بازگرداندند .


با آنكه متوكل بارها درصدد بود تا به بهانه قيام مسلحانه امام دهم را از ميان بردارد، ولى هيچ گاه به اين بهانه

دست نيافت .

با اين حال، نتوانست حيات شريف آن حضرت را كه مانع خودكامگى هاى او به عنوان محور تفكر اسلامى بود و

همچون مركزى كه شيعيان بر گرد آن پروانه وار مى چرخيدند، تحمل كند، لذا ايشان را بنا به روايتى، در تاريخ سوم

رجب سال 254 هجرى به شهادت رساند .

امام دهم در حالى كه هشت سال و پنج ماه از عمر شريفشان مى گذشت، به مقام امامت نايل شدند و پس از

سى وسه سال به شهادت رسيدند و در سامرا دفن شدند.

(صلوات الله و سلامه عليه و على آبائه و أبنائه الطاهرين) .

از فرمايشات گهربار آن حضرت است كه فرمودند: "الحكمة لا تنجع فى الطبائع الفاسدة: حكمت در نهاد فاسد تاثير

نمى كند .