حدیث روز
پیامبر اکرم صل الله علیه وآله:
اگر مردم از رحمت خدا به مسافر آگاه بودند بار سفر می بستند.
..................................................................
پیامبر اکرم صل الله علیه وآله:
اگر مردم از رحمت خدا به مسافر آگاه بودند بار سفر می بستند.
..................................................................
راز نور و نان این همه گندم، این همه کشتزارهای طلایی، این همه خوشه در باد را که می خورد؟ آدم است، آدم است که می خورد
این همه گنج آویخته بر درخت، این همه ریشه در خاک را که می خورد؟ آدم است، آدم است که می خورد
این همه مرغ هوا و این همه ماهی دریا، این همه زنده بر زمین را که می خورد؟ آدم است ، آدم است که می خورد
هر روز و هر شب، هر شب و هر روز زنبیل ها و سفره ها پر می شود، اما آدم گرسنه است. آدم همیشه گرسنه است.
دست های میکائیل از رزق پر بود. از هزار خوراک و خوردنی. اما چشم های آدمی همیشه نگران بود. دست هایش خالی و دهانش باز
میکائیل به خدا گفت: خسته ام ، خسته ام از این آدم ها که هیچ وقت سیر نمی شوند. خدایا چقدر نان لازم است تا آدمی سیر شود؟ چقدر !
خداوند به میکائیل گفت: آنچه آدمی را سیر می کند نان نیست، نور است. تو
مامور آن هستی که نان بیاوری. اما نور تنها نزد من است و تا هنگامی که آدمی
به جای نور، نان می خورد گرسنه خواهد ماند.
میکائیل راز نان و نور را به فرشته ای گفت. و او نیز به فرشته ای دیگر. و
هر فرشته به فرشته دیگری تا آنکه همه هفت آسمان این راز را دانستند. تنها
آدم بود که نمی دانست. اما رازها سر می روند. پس راز نان و نور هم سر رفت. و
آدمی سرانجام دانست که نور از نان بهتر است. پس در جستجوی نور برآمد. در
جستجوی هر چراغ و هر فانوس و هر شمع.
اما آدم، همیشه شتاب می کند. برای خوردن نور هم شتاب کرد. و نفهمید نوری که
آدمی را سیر می کند نه در فانوس است و نه در شمع. نه در ستاره و نه در
ماه.
او ماه را خورد و ستار ها را یکی یکی بلعید. اما باز هم گرسنه بود.
خداوند به جبرئیل گفت: سفره ای پهن کن و بر آن کلمه و عشق و هدایت بگذار.
و گفت: هر کس بر سر این سفره بنشیند، سیر خواهد شد.
سفره خدا گسترده شد؛ از این سر جهان تا آن سوی هستی. اما آدم ها آمدند و
رفتند. از وسط سفره گذشتند و بر کلمه و عشق و هدایت پا گذاشتند.
آدم ها گرسنه آمدند و گرسنه رفتند. اما گاهی، فقط گاهی کسی بر سر این سفره
نشست و لقمه ای نور برداشت. و جهان از برکت همان لقمه روشن شد.
و گاهی ، فقط گاهی کسی تکه ای عشق برداشت و جهان از همان تکه عشق رونق گرفت.
و گاهی، فقط گاهی کسی جرعه ای از هدایت نوشید و هر که او را دید چنان سرمست شد که تا انتهای بهشت دوید.
سفره خدا پهن است اما دور آن هنوز هم چقدر خلوت است.
میکائیل نان قسمت می کند. آدم ها چنگ می زنند و نان ها را از او می ربایند.
میکائیل گریه می کند و می گوید: کاش می دانستید، کاش می دانستید که نور از نان بهتر است.
اینکه
در یک یا حد اکثر دو صفحه تمام مهارت ها و توانایی های حرفه ای تان را
معرفی کنید به نحوی که کارفرما برای ملاقات و مصاحبه با شما ترقیب شود اگر
هنر نباشد پس چه نامی می توان بر روی آن گذاشت؟
به گزارش آلامتو به نقل از بانکی، رزومه یک شناسنامه کاری و تحصیلی است که
برای ارزیابی صحت دانش، مهارت و سوابق هر جویای کار، در رشتههای مختلف به
کارفرما ارائه میشود. وی نیز برای مطالعه هر رزومه بین ۳۰ ثانیه تا ۱
دقیقه وقت صرف میکند. بنابراین باید آنقدر کوتاه و مفید بنویسید که علاوه
بر بیان دقیق و صریح مطالب و مدارک، درعین حال تواناییهای شما نیز مشخص
شود.
برای آشنایی بیشتر با نحوه ارسال یک رزومه کاری به الگوی زیر دقت کنید. اصول یک رزومه شامل موارد زیر میشود:
• اطلاعات شخصی
• سوابق تحصیلی
• سوابق شغلی
• مهارتها
• افتخارات
• عضویت در انجمنها و گروههای حرفهای
• آثار و انتشارات
علایق جنبی
در این بخش هر قسمت نیز برای ارائه توضیحات بیشتر برای کارفرما و مدیرتکمیل
میشود که درواقع رزومه شما باید تحت همین الگو نوشته و ارسال شود.
مشخصات فردی
این قسمت طبق الگوی زیر تنها توصیفی اجمالی از وضعیت و شرایط کنونی و محل
جغرافیایی شما است که اغلب برای برقراری ارتباط کارفرما با شما و ویژگیهای
شخصی تکمیل میشود.
• نام:
• نام خانوادگی:
• شماره تماس:
• شماره همراه:
• پست الکترونیک: (ایمیل)
• تاریخ تولد:
• محل تولد:
• وضعیت تاهل:
• آدرس محل سکونت:
•مشخصات تحصیلی:
شما موظفید که در این مرحله بالاترین مدرک تحصیلی و مدارج عالی خود را با
ذکر نام دانشگاه و محل اخذ مدرک درج نمایید. برای برخی از کارفرمایان
دانشگاه محل تحصیل و برای برخی دیگر، رشته و مهارتهای عملی مورد نظر است.
بنابراین هرچه سطح دانش و مهارت شما بالاتر باشد، احتمال موفقیت افزایش
مییابد.
سوابق شغلی:
مهمترین بخش رزومههای کاری مربوط به سوابق و مهارتهای اجرایی کارجویان
است، به بیان دیگر تفاوتها و ویژگیهای هرفرد دراین بخش مشخص خواهد شد.
براساس اولویتهای کاری و سالهای احراز پستهای مختلف باید هرکدام مطابق
با همان سال در رزومه نوشته شود. نکته قابل توجه در این قسمت تنوع پستهای
کاری است، شاید در نگاه اول مدیر و یا مسئول پذیرش نگاه خویش را به سابقه،
سمت و درنهایت محل و نام شرکتی که درآن فعالیت کردهاید معطوف کند.
بنابراین مهمترین سمتها را ذکر کنید.
مهارتها:
هر مهارتی امتیازی است برای موفقیت و متفاوت نشان دادن تواناییها، این بخش
مربوط به تواناییها و آموختههای شماست که طی دوران تحصیل درقبل و یا بعد
از دانشگاه کسب کردهاید. مهارتهایی نظیر گذراندن دورههای مختلف آموزشی،
کلاسهای زبان، کامپیوتر، الکترونیک و یا هرچیزی که به اشتغال شما کمک
کند. این بخش مزیتها و استعدادهای شما را دربرابر دیگران نشان خواهد داد.
افتخارات و علایق:
متناسب با استعدادها و تواناییهایی که دارید، میتوانید در رشتهها و مهارتهای مختلف صاحب سبکی جدید شوید. چنین ویژگیهایی جزو امتیازات برتر شما نسبت به متقاضیان دیگر محسوب میشود.
آنچه نباید در رزومه نوشت:
بهتر است تلاش کنید از پر گویی و کش دار کردن موضوع پرهیز کنید.
در رزومه استفاده از جدول و نمودار ممنوع است.
ازفونت های ساد و رایج استفاده کنید استفاده از فونت های فانتزی و غیر مرسوم مناسب نیست.
در رزومه به وجوه تمایز خودتان باسایرین اشاره کنید آنچه همه دارند به کار نمی آید!
متن روزمه بایدخبری باشد از فعل های گذشته و آینده و سبک داستان نویسی خودداری کنید.
این كلید كاربرد زیادی داره كه در زیر به چند تا از اون ها اشاره می كنیم:
پنجره ویندوز + BREAK نمایش پنجره خصوصیات سیستم
پنجره ویندوز + D نمایش Desktop
پنجره ویندوز + M کوچک کردن همه پنجره ها و نمایش Desktop
پنجره ویندوز + Shift +M باز کردن همه پنجره های کوچک شده
پنجره ویندوز + E باز کردن My Computer
پنجره ویندوز + F جستجو برای فایل یا پوشه
پنجره ویندوز + F1 نمایش پنجره Help
پنجره ویندوز + L سوئیچ کردن کامپیوتر
پنجره ویندوز + R باز کردن پنجره Run
منظور از پنجره ویندوز همان WinKey یا کلید ویندوز می باشد.
حضرت فاطمه(س) ميفرمايند:
خداوند، صبر را وسيلهي استحقاق و شايستگي پاداش قرار داد.
(بحارالانوار/29/223)
گر پنجرهي نگاه تو غم دارد
صدها گره بزرگ و مبهم دارد
با صبر بر آن، رسي به پاداشي نيك.
كاين راه، هزار پيچ و صد خم دارد
.......................................................................................
پرنده بر شانه های انسان نشست .انسان با تعجب رو به پرنده کرد و گفت :
اما من درخت نیستم . تو نمی توانی روی شانه ی من آشیانه بسازی .پرنده گفت :
من فرق درخت ها و آدم ها را خوب می دانم . اما گاهی پرنده ها و انسان ها را اشتباه می گیرم .
انسان خندید و به نظرش این بزرگ ترین اشتباه ممکن بود .پرنده گفت :
راستی، چرا پر زدن را کنار گذاشتی ؟انسان منظور پرنده را نفهمید ، اما باز هم خندید .پرنده گفت :
نمی دانی توی آسمان چقدر جای تو خالی است .
انسان دیگر نخندید. انگار ته ته
خاطرات اش چیزی را به یاد آورد . چیزی که نمی دانست چیست.
شاید یک آبی دور ، یک اوج دوست داشتنی .پرنده گفت :
غیر از تو پرنده های دیگری را هم می
شناسم که پر زدن از یادشان رفته است . درست است که
پرواز برای یک پرنده ضرورت است ، اما اگر تمرین نکند فراموش اش می شود .
پرنده این را گفت و پر زد . انسان رد
پرنده را دنبال کرد تا این که چشم اش به یک آبی بزرگ افتاد و
به یاد آورد روزی نام این آبی بزرگ بالای سرش ، آسمان بود و چیزی شبیه دلتنگی توی دلش موج زد .
آن گاه خدا بر شانه های کوچک انسان دست گذاشت و گفت :
یادت می آید تو را با دو بال و دو پا آفریده بودم ؟ زمین و آسمان هر دو برای تو بود .
اما تو آسمان را ندیدی . راستی عزیزم، بال هایت را کجا گذاشتی ؟
انسان دست بر شانه هایش گذاشت و جای خالی چیزی را احساس کرد .
آن گاه سر در آغوش خدا گذاشت و گریست .
"10 حدیث زیبا در مورد برکت در زندگی"
پیامبر گرامی اسلام فرمودند :
نیكى و نیكوكاران را دوست بدارید. سوگند به آن كه جانم به دست اوست، بركت و تندرستى، با نیكى و نیكوكاران است.
پیامبر گرامی اسلام فرمودند :
در پى روزى و نیازها، سحر خیز باشید؛ چرا كه حركت در آغاز روز، [مایه] بركت و پیروزى است.
پیامبر گرامی اسلام فرمودند :
بدان كه راستگویى، پر بركت است و دروغگویى، شوم.
پیامبر گرامی اسلام فرمودند :
تا
وقتى مردم امر به معروف و نهى از منكر مي كنند و یكدیگر را در نیكى و
تقوا، یارى ميرسانند، در خیر و نیكي اند، آنگاه كه چنین نكنند، بركتها
از آنان گرفته ميشود و بعضى بر بعض دیگر مسلّط مي گردند و در زمین و در
آسمان، هیچ یاورى نخواهند داشت.
پیامبر گرامی اسلام فرمودند :
نماز
شب، موجب رضایت پروردگار، دوستى فرشتگان، سنت پیامبران، نور معرفت، ریشه
ایمان، آسایش بدنها، مایه ناراحتى شیطان، سلاحى بر ضدّ دشمنان، مایه اجابت
دعا، قبولى اعمال و بركت در روزى است.
امام علی - علیه السلام- فرمودند :
پیروان
ما كسانىاند كه در راه ولایت ما بذل و بخشش مىكنند، در راه دوستى ما به
یكدیگر محبت مىنمایند، در راه زنده نگه داشتن امر و مكتب ما به دیدار هم
مي روند. چون خشمگین شوند، ظلم نمىكنند و چون راضى شوند، زیاده روى نمي
كنند، براى همسایگانشان مایه بركتاند و نسبت به همنشینان خود در صلح و
آرامشاند.
امام علی - علیه السلام- فرمودند :
هرگاه نیّتها فاسد باشد، بركت از میان مي رود.
امام کاظم - علیه السلام - فرمودند :
مشورت با عاقلِ خیرخواه، خجستگى، بركت، رشد و توفیقى از سوى خداست.
امام صادق - علیه السلام - فرمودند :
صله رحم، انسان را خوش اخلاق، با سخاوت و پاكیزه جان مى نماید و روزى را زیاد مى كند و مرگ را به تأخیر مى اندازد.
امام صادق - علیه السلام - فرمودند :
اگر
در میان مردم عدالت برقرار شود، همه بي نیاز مي شوند و به اذن خداوند
متعال آسمان روزى خود را فرو ميفرستد و زمین بركت خویش را بیرون ميریزد.
منبع:taknaz.ir
"داستان کوتاه وخواندنی چهار شمع"
رسم است که در ایام کریسمس و در واقع آخرین ماه از سال میلادی چهار شمع روشن می نمایند ، هرشمع یک هفته می سوزد و به این ترتیب تا پایان ماه هر چهار شمع می سوزند ، شمع ها نیز برای خود داستانی دارند . امیدواریم با خواندن این داستان امید در قلب تان ریشه دواند .
شمع ها به آرامی می سوختند ، فضا به قدری آرام بود که می توانستی صحبت های آن ها را بشنوی .
اولی گفت : من صلح هستم ! با وجود این هیچ کس نمی تواند مرا برای همیشه روشن نگه دارد .فکر میکنم به زودی از بین خواهم رفت . سپس شعله اش به سرعت کم شد و از بین رفت .
دومی
گفت : من ایمان هستم ! با این وجود من هم ناچارا مدتی زیادی روشن نمی مانم
، و معلوم نیست تا چه زمانی زنده باشم ، وقتی صحبتش تمام شد نسیم ملایمی
بر آن وزیدو شعله اش را خاموش کرد.
شمع سوم گفت : من عشق هستم !
ولی آنقدر قدرت ندارم که روشن بمانم .
مردم مرا کنار می گذارند واهمیت مرا درک نمی کنند، آنها حتی عشق ورزیدن به نزدیکترین کسانشان را هم فراموش می کنند وکمی بعداو هم خاموش شد.
ناگهان ... پسری وارد اتاق شد و
شمع های خاموش را دید و گفت : چرا خاموش شده اید ؟ قرار بود شماتا ابد
بمانید و با گفتن این جمله شروع کرد به گریه کردن.
سپس شمع چهارم گفت : نترس تا زمانی که من روشن هستم می توانیم شمع های دیگر را دوباره روشن کنیم . من امید هستم !
کودک با چشم های درخشان شمع امید را برداشت و شمع های دیگر را روشن کرد .
چه
خوب است که شعله امید هرگز در زندگی تان خاموش نشود . چرا که هر یک از ما می توانیم امید ، ایمان ، صلح و عشق را حفظ و نگهداری کنیم .
منبع:http://100100.ir
"جملاتی حکیمانه از قرآن کریم"
كتابي فرخنده بر تو فرو فرستاديم، تا در آيات آن تدبير كنند و خردمندان از آن پند گيرند. ص آیه 29
************************
بدانید که زندگی دنیا بازی و سرگرمى و آرايش و فخرفروشى شما به یکدیگر و رقابت در افزایش اموال و فرزندان
است. همانند باراني كه محصولش كشاورزان را در شگفتي فرو ميبرد ، سپس خشك ميشود به گونه اي كه آن را
زرد رنگ ميبيني،سپس خس و خاشاک گردد ... زندگانى دنيا جز كالاى فريبنده نيست. سوره حدید آیه ۲۰
************************
در روی زمین به تکبر راه مرو که نمی توانی زمین را بشکافی و هرگز قامتت به بلندای کوهها نمی رسد.
سوره اسراء آیه ۳۷
************************
بندگان
خاص خداوند رحمان،كسانى هستند كه با آرامش و بى تكبّر بر زمين راه مى
روند؛وهنگامى كه
جاهلان آنها را مخاطب سازند [و سخنان نابخردانه گويند]، به ملايمت پاسخ مى دهند. سوره فرقان آيه ۶۳
************************
در
آنچه خداوند بر تو بخشيده است، سراى آخرت را بجوى و سهم خود را از دنيا
فراموش مكن و همانگونه كه خدا
به تو نيكي كرده است نيكي كن و هرگز فساد در زمين منما كه خدا مفسدان را دوست ندارد.
سوره قصص آیه ۷۷
************************
و
هرگاه نعمت و رحمتى به انسان بچشانيم و سپس آن را از او برگيريم او مأيوس و
نوميد مى شود و به
كفران و ناسپاسى بر مى خيزد. سوره هود آیه ۹
************************
آيا
كسى كه در دل شب به طاعت خدا و سجده و قيام بسر برد و از آخرت ، هراسناك ،
و به رحمت حق
اميدوار باشد، با كسى كه در كفر و گناه است يكسان است ؟ سوه زمر آیه ۹
************************
آيا
وقت آن نرسيده است كه دلهاي مؤمنان در برابر ذكر خدا و آنچه از حق نازل
شده است خاشع گردد؟
و مانند كساني نباشند كه قبلا به آنها كتاب آسماني داده شد، سپس زماني طولاني بر آنها گذشت
آنگاه دلهايشان سخت شد و بسيارى از آنان نافرمان بودند. سوره حدید آیه ۱۶
************************
بگو
ای بندگان من که بر خود زیاده روی روا داشتید از رحمت خدا نا امید نشوید
در حقیقت خداوند
تمام گناهان را می امرزد که او خود امرزنده و مهربان است . سوره زمر آیه ۵۳
************************
از رحمت خدا نا امید مباشید که جز کافر هیچ کس از رحمت خدا نا امید نیست. سوره یوسف آیه ۸۷
************************
پس به ياد من باشيد تا به ياد شما باشم. سوره بقره آيه ۱۵۲
************************
كسانى كه ايمان آورده اند و ايمانشان را به شرك نيالوده اند،امنيت مال آنها است، و آنها هدايت يافتگانند.
سوره انعام آیه ۸۲
************************
کسی که دیدار پروردگارش را تمنامی کند ،عمل صالح بجای بیاورد و در عبادت پروردگارش هیچ کس را
شریک قرار ندهد .سوره کهف آیه ١١٠
************************
زندگانی دنیا چیزی جز متاع فریبنده نیست . آل عمران آیه ۱۸۵
************************
از آنچه به شما روزی داده ایم پیش از آنکه روزی فرا رسد که نه معامله ای وجود دارد و نه دوستی و شفاعت ،
انفاق کنید. بقره آیه ٢۴۵
منبع:jomalatziba.blogfa.com
مادربزرگم میگوید: قلب آدم نباید خالی بماند. اگر خالی بماند، مثل گلدان خالی زشت است و آدم را اذیت میکند.
من قلب کوچولویی دارم؛ خیلی کوچولو؛ خیلی خیلی کوچولو.
مادربزرگم میگوید: قلب آدم نباید خالی بماند. اگر خالی بماند، مثل گلدان خالی زشت است و آدم را اذیت میکند.
برای
همین هم، مدتی ست دارم فکر میکنم این قلب کوچولو را به چه کسی باید بدهم؛
یعنی، راستش، چطور بگویم؟ دلم میخواهد تمام این قلب کوچولو را مثل یک
خانه قشنگ کوچولو، به کسی بدهم که خیلی خیلی دوستش دارم...
یا... نمیدانم...
کسی که خیلی خوب است، کسی که واقعا حقش است توی قلب خیلی کوچولو و تمیز من خانه داشته باشد.
خب راست میگویم دیگر . نه؟
پدرم
میگوید: قلب، مهمان خانه نیست که آدمها بیایند، دو سه ساعت یا دو سه
روز توی آن بمانند و بعد بروند. قلب، لانهی گنجشک نیست که در بهار ساخته
بشود و در پاییز باد آن را با خودش ببرد...
قلب، راستش نمیدانم چیست، اما این را میدانم که فقط جای آدمهای خیلی خیلی خوب است. برای همیشه ...
خب...
بعد از مدتها که فکر کردم، تصمیم گرفتم قلبم را بدهم به مادرم، تمام قلبم
را تمام تمامش را بدهم به مادرم، و این کار را هم کردم اما...
اما وقتی به قلبم نگاه کردم، دیدم، با این که مادر خوبم توی قلبم جا گرفته، خیلی هم راحت است، باز هم نصف قلبم خالی مانده...
خب معلوم است. من از اول هم باید عقلم میرسید و قلبم را به هر دوتاشان میدادم؛ به پدرم و مادرم.
پس، همین کار را کردم.
بعدش میدانید چطور شد؟ بله، درست است. نگاه کردم و دیدم که بازهم، توی قلبم، مقداری جای خالی مانده...
فورا تصمیم گرفتم آن گوشه خالی قلبم را بدهم به چند نفر؛ چند نفر که خیلی دوستشان داشتم؛ و این کار را هم کردم:
برادر بزرگم، خواهر کوچکم، پدر بزرگم، مادر بزرگم، یک دایی مهربان و یک عموی خوش اخلاقم را هم توی قلبم جا دادم...
فکر کردم حالا دیگر توی قلبم حسابی شلوغ شده... این همه آدم، توی قلب به این کوچکی، مگر میشود؟
اما وقتی نگاه کردم،خدا جان! میدانید چی دیدم؟
دیدم که همه این آدمها، درست توی نصف قلبم جا گرفتهاند؛ درست نصف!
با اینکه خیلی راحت هم ولو شده بودند و میگفتند و میخندیدند. و هیچ گلهیی هم از تنگی جا نداشتند...
من وقتی دیدم همهی آدمهای خوب را
دارم توی قلبم جا میدهم، سعی کردم این عموی پدرم را هم ببرم توی قلبم و یک
گوشه بهش جا بدهم... اما... جا نگرفت... هرچی کردم جا نگرفت...
دلم هم سوخت... اما چکار کنم؟ جا
نگرفت دیگر. تقصیر من که نیست حتما تقصیر خودش است. یعنی، راستش، هر وقت که
خودش هم، با زحمت و فشار، جا میگرفت، صندوق بزرگ پولهایش بیرون میماند و
او، دَوان دَوان از قلبم میآمد بیرون تا صندوق را بردارد...
نویسنده: نادر ابراهیمی
منبع: سیمرغ
در کدام آیه قرآن کریم اشاره به گفتن انشاء الله گفتن در هر کار شده است؟
پروردگار کریم در آیات 23 و 24 سوره کهف سفارش میفرماید: «وَلَا تَقُولَنَّ لِشَیْءٍ إِنِّی فَاعِلٌ ذَلِكَ غَدًا إِلَّا أَن یَشَاء
اللَّهُ ...»؛ و هیچگاه با قاطعیت مگو که فردا چنین کاری را انجام خواهم داد، مگر آن که آن را وابسته به
خواست و مشیت پروردگار نمایی.
از این آیه میتوان برداشت کرد که گفتن انشاء الله در هر کاری مطلوب است.
علاوه بر این، آیات بسیاری وجود دارند که همین عبارت «انشاء الله» در آنها به نقل از خود
پروردگار و پیامبرانش آمده است .
بعضی
وقت ها متاسفأنه پیش می آید که برخی افراد خیلی راحت در مورد آینده تصمیم
گیری های جدی ای را
انجام می دهند و مثلا می گویند در فلان زمان من حتما فلان کار را انجام خواهم داد، با اینکه حتی از پنج دقیقه
بعد خود هم خبر ندارند که اصلاً زنده هستند یا نه و یا در آن زمان خاص، آیا شرایط مختلف امکان انجام آن کار را
برای آن فرد محقق می سازد یا نه و مسائلی از این قبیل ...
لذا یک دستور کلّی در این آیه به مۆمنین گوشزد شده که:
هرگز در مورد كارى نگو «من بعدا آن را انجام مى دهم» وَ لا تَقُولَنَّ لِشَیْء إِنِّی فاعِلٌ ذالِكَ غَداً ؛ بلکه کمی آینده
نگر باش و بگو : «مگر اینکه خدا بخواهد : إن شاءَ اللّهُ»
حداقل
فایده این کار علاوه بر اینکه خود را در مقابل خداوند متعال خاضع نشان می
دهیم آن است که اگر بر فرض
در تحقق آن فعل تلاش نمودیم، اما به هر دلیل ممکن نشد که آن را انجام دهیم، خُلف وعده و یا دروغی از ما سر
نزده زیرا تحقق آن فعل را مشروط به خواست و اراده خداوند متعال نموده بودیم .
حال
بر فرض به علت فراموشی، قولی نسبت به آینده دادیم (به دیگران و یا حتی به
خودمان) و تصمیمی گرفتیم
ولی بعد به یادمان آمد (با اینکه حتی از چند دقیقه آینده خود نیز آگاه نبودیم) تصمیمی را گرفتیم که هیچ از تحقق
آن مطمئن نیستیم ؛در این هنگام که یادت افتاد، پروردگارت را به خاطر بیاور، و بگو: «امیدوارم كه پروردگارم مرا به
راهى روشن تر از این هدایت كند.»
« ... واذْكُر رَّبَّكَ إِذَا نَسِیتَ وَقُلْ عَسَى أَن یَهْدِیَنِ رَبِّی لِأَقْرَبَ مِنْ هَذَا رَشَدًا »
حال
بر فرض به علت فراموشی، قولی نسبت به آینده دادیم (به دیگران و یا حتی به
خودمان) و تصمیمی گرفتیم
ولی بعد به یادمان آمد (با اینکه حتی از چند دقیقه آینده خود نیز آگاه نبودیم) تصمیمی را گرفتیم که هیچ از تحقق
آن مطمئن نیستیم ؛در این هنگام که یادت افتاد ، پروردگارت را به خاطر بیاور ، و بگو: «امیدوارم كه پروردگارم مرا به
راهى روشن تر از این هدایت كند»
پیام ها:
1 - در سخن گفتن و تصمیم گیرى خدا را فراموش نكنیم .
2 - هرگز خود را مستقل از خدا ندانیم و به طور قطع از انجام كارى هر چند كوچک ، در آینده خبر ندهیم .
3 - به
امكانات و توان خود تكیه نكنیم ، كه فراهم بودن مقدّمات ، تضمین كننده
انجام قطعى كار نیست ، در آنچه
هم یقین داریم ، باید (ان شاءالله) بگوییم .
4 - انسان پیوسته نیازمند خداست و در هر كارى باید خود را وابسته به اراده ى الهى بداند.
5 - جبران از دست رفته ها لازم است .
6 - پیامبران نیز به تعلیم و هدایت الهى نیاز داشته اند.
7 - اظهار امیدوارى به امدادهاى الهى، از شیوه هاى صحیح دعاست .
8 - هدایت مراحلى دارد و همه آنها به دست خداوند است .
9 - باید راه میان بُر و نزدیك ترین راه به حقّ و صواب را پیدا كرد.
10 - آرزوى رسیدن به رشد برتر، آرزوى انبیاست.
11 - براى انبیا نیز رشد و رسیدن به مراحل بالاتر وجود دارد.
12 - تداوم ذكر خدا، كوتاه ترین راه رسیدن به رشد است .
منابع:
تفسیر نور / حجة الاسلام محسن قرائتى / تفسیر ذیل آیات 23 و 24 سوره کهف
وبلاگ یک طلبه
سایت شعائر
تبیان
هنگام گرفتگی گردن چه کار کنیم ؟
یک عصبشناس با اشاره به دلایل گرفتگی گردن بر اثر استرس، نشستن نادرست و ضربههای وارد شده، خود درمانی به ویژه مصرف مسکنها و استفاده از یخ را نادرست برشمرد.
گرفتگی و اسپاسم گردن به 3 دلیل رخ میدهد. اول بر اثر استرس، دوم نشستنها و استفاده نادرست از سیستم عصبی و عضلانی و سوم تروماها و ضربههای که به گردن وارد میشود.
تحقیقات نشان میدهد که حدود 60 درصد از آرتروزهای گردن بر اثر استرس است.
تعداد اعصاب موجود در ناحیه گردن و شانهها بیشتر از دیگر قسمتهای بدن است و از آن جایی که عصب، ماهیچه و استخوان یک سیستم را تشکیل میدهند، فشار بر هر کدام میتواند کل مجموعه را تحت تأثیر قرار دهد.
این موضوع حتی در حیوانات نیز دیده میشود. شاخ و شانه کشیدن آنها برای حفظ بقا موجب بالا انداختن شانهها و در هم کشیدن ابروها میشود که به لحاظ فیزیکی عضلات را منقبض میکند.
انحنای استخوانی در برخی افراد نیز میتواند ناشی از نشستنهای نادرست باشد.
تحقیقات نشان داده مقدار فشاری که پشه موقع سوراخ کردن پوست انسان وارد میکند به اندازه فشاری است که یک فولکس بر سکهای دهشاهی وارد میکند. بنابراین گاهی فشاری که بر گردن وارد میشود میتواند موجب دردهای گردن شود.
برداشتن یک قابلمه یک کیلویی از روی اجاق نیز میتواند با دردهای گردن در بانوان همراه باشد.
برای مراقبت از گردن باید موقع مطالعه به زاویه سر توجه کنیم. پایین بودن بیش از حد موجب فشار بر مهرههای گردن میشود.
مغز انسان حدود یک کیلو و 500 گرم وزن دارد و همین مسئله موجب فشار بر مهرههای گردن میشود. در صورتی که نشستن ما موقع مطالعه مشکل داشته باشد این فشار بیشتر نیز میشود. تروماها و ضربههای دیگر نیز عامل دردهای گردن است.
کوبیدن محکم پای سربازان بر زمین موجب میشود تا ارتعاشات از پا تا گردن ادامه پیدا کند و موجب دردهای گردن شود.
برخی از مردم در زمستان به حمام میروند و بعد در اتومبیل خود مینشینند و شیشه ماشین را پایین میآورند این موجب میشود تا ماهیچه موضعی گردن گارد بگیرد.
استفاده از شال گردن برای حفاظت از گردن در برابر سرما است. بنابراین در زمستان باید از شال گردن استفاده کنیم.
متأسفانه در اکثر موارد، مردم بدون تجویز پزشک و با خود درمانی به سراغ داروهای مسکن مانند ژلوفن و کدئینها میروند. در حالی که گرمای موضعی درمان بهتری نسبت به مسکنها است.
در صورتی که با این روش درد گردن خوب نشود باید با تجویز پزشک از گردنبند استفاده کرد.
فیزیوتراپی نیز درمان دیگری برای برخی انواع گردن درد است.
متأسفانه مراجعه به پزشک آخرین مرحله برای درمان است. مردم عادت دارند اول خودشان اقدامات درمانی را انجام دهند و اگر به نتیجه نرسیدند به پزشک مراجعه کنند.
استفاده از یخ که در قدیم مرسوم بوده اصلاً توصیه نمیشود و به جای آن میتوان از گرمای موضعی
استفاده کرد. چرا که گرما کار کورتون را انجام میدهد و موجب استراحت تاندونها و باز شدن رگهای
گردن میشود.
منبع: تبیان
شرط اول؛ ایمان:
در
اسلام شرط اول انتخاب همسر ایمان و تقوا معرفی شده است. دین بنیان خانواده
را حفظ می کند و همسر باتقوا بیشتر از همسری که تقوای کمتری دارد، می
تواند اعتماد و آرامش شما را تامین کند. بنابراین پرهیزگاری شرط اول ازدواج
از نگاه ائمه و معصومین است. کسی که پایبند به دین نباشد هیچ ضمانتی وجود
ندارد که به رعایت حقوق همسر و زندگی مشترک پایبند باشد. در حدیثی از
پیامبر اکرم(ص) نقل شده است که: وقتی کسی که به خواستگاری می آید و اخلاق و
دین اش مایه رضایت است به او زن دهید که اگر چنین نکنید، فتنه و فساد زمین
را پر خواهد کرد. (نهج الفصاحه ، ح247)
در حدیث دیگری از پیامبر
اکرم(ص) نقل شده است که: با زن به خاطر 4 چیز ازدواج می شود: مال و ثروتش،
زیبایی اش، دینداری اش و اصل و نسب خانواده اش؛ و تو با زنان متدین ازدواج
کن. (کنز العمال . ح44602)
حس خلق:
توصیه
بعدی اسلام درباره ملاک های ازدواج، حسن خلق است. مردی در این زمینه با
امام رضا (علیه السلام) مشورت نمود و عرض کرد: یکی از بستگانم از دخترم
خواستگاری کرده ولی اخلاق بدی دارد. حضرت فرمود: اگر بدخلق است، دخترت را
به ازدواج او در نیاور. ( وسائل الشیعه، ج14،ص54). دینداری و اخلاق از
مهمترین ملاک هایی است که باید هنگام انتخاب همسر مورد توجه قرار گیرند و
اگر این دو خصوصیت در کسی وجود نداشت، در ازدواج با او باید تردید کرد. حسن
خلق به دارا بودن اخلاق های خوب مثل صداقت، عفت کلام، نگاه پاک،
امانتداری، فروتنی، بخشندگی و در کنار آن دوری از اخلاق های بد نظیر
تندخویی، بی وفایی، کینه و حسادت و... را شامل می شود.
وصلت خانوادگی:
ازدواج یک پیوند خانوادگی است نه پیوند دو نفر. از سوی دیگر، خانواده اولین و مهم ترین ریشه هر فرد و آموزشگاهی است که او داشته هایش، خلق و خو، عادت ها و نگاهش به زندگی را از آنجا کسب کرده. بنابراین مهم است با خانواده ای سالم و اصیل وصلت کنیم. اصالت خانوادگی به معنای سلامت خانواده و خوشنام بودن آن ها است. نه ثروت و اصل و نسب و نام و فامیل.
اسلام تأکید دارد که درباره سابقه خانوادگی همسر، تحقیق لازم صورت گیرد و به خصوص، مراتب ایمانی و اخلاقی آنها در نظر گرفته شود. زیرا این اصالت خانوادگی در زندگی جدید و نسل بعد تأثیر خواهد گذاشت. پیامبر (صلی الله علیه و آله) در این رابطه می فرمایند: «برای نطفه های خود، بهترین را گزینش کنید. »
همتایی:
کفویت در ازدواج هم همیشه مورد تاکید پیامبر اکرم(ص) و ائمه بوده است. کفویت به معنای تناسب و همتایی و هماهنگی در ویژگی های اصلی افراد است و در جنبه های ایمانی، فکری، اقتصادی، سنی، ظاهری، خانوادگی، فرهنگی، تحصیلی و... مطرح می شود. در اسلام تاکید زیادی بر کفویت اعتقادی شده است چرا که اعتقادات هر فرد درون مایه وجودی او را مشخص می کنند و تضاد در اعتقادات تنش های زیادی در زندگی در پی دارد.
رسول خدا(صلی الله علیه و آله) فرمودند: «مرد مۆمن، کفو و همتای زن مۆمن است؛ و مرد مسلمان، همتای زن مسلمان.» (وسائل الشیعه، ج14، ص44.)
بر این اساس بود که پیامبر (صلی الله علیه و آله)، حضرت
علی (علیه السلام) را برای همسری دختر خود انتخاب نمودند. بعضی روایات
همچنین کفویت را شامل دو چیز دانستهاند: یکی عفت ناشی از ایمان و اعتقاد و
دیگری تأمین امکانات زندگی.
سلامت:
سلامت جسم و روح در ازدواج همیشه مورد تاکید اسلام بوده است. امام صادق (علیه السلام) از رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) نقل کرده اند که آن حضرت فرمود: «از ازدواج با احمق بپرهیزید که هم نشینی با او مایه اندوه و بلاست.» (جعفریات، ص 92.)
....................................................................................
احادیثی از پیامبر اکرم (ص) درباره ازدواج:
* مراسم ازدواج را آشکار برگزار کنید و خواستگاری را پنهان .(کنز العمال . ح44532)
* بهترین ازدواجها ها آن است که آسان تر انجام گیرد .(نهج الفصاحه ، ح248)